جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

خدایا خودت سر شوخی باز کردی...

شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ق.ظ

خَر مرد روستایی کُره ای زایید و سپس مُرد ! روستایی ناچار شد از شیر گاو به کره الاغ بدهد تا زنده بماند ! به همین خاطر نمی توانست شیر گاو را بفروشد

یک روز که به تنگ آمده بود دست به دعا برداشت که خُدایا ...بار الها...اگر صلاح می دانی کُره خر را هم مرگی بده...

روز دیگر که از خواب برخاست دید که گاوش مُرده! 

دست هایش را رو به آسمان کرد و گفت : ای خُدای بزرگ... 

تو هنوز فرق بین گاو و خَر را نمی دانی ؟!

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی