جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

عجب

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۲۵ ق.ظ

خواب دیدم لبهای مرد غریبه ای را می بوسم . لبهایش نرم و سرخ بود. لب پایینش را میبوسیدم. 

لبش گرم بود و پهن. بعد د همان خواب  با خودم فکر کردم تو هم خیانت کردی بالاخره...و برای خودم  گریه کردم...

در خواب انقدر گریه کرده بودم که صبح چشمهایم باز نمی شد از ورم! 

نه بیداریمان راحتیم نه در خوابمان!

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی