جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

مادربزرگ من راه را گم کرده ام...

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۴۰ ب.ظ

۱. مادربزرگ خدا بیامرز، معتقد بود بعضیها زورشان که به چیزی نمی رسید وصلش می کردند به ناموس و غیرت و... بجای ناموس هم اسم اصل جنس ها را به زبان می آورد تا بدانند که خیلی حرفها وخیلی چیزها فیلم و دروغ است. 

 مدتهاست که خیلی حرفها و خیلی فیلمهارا باور نمی کنم...



۲. کوکو سبزی های مادربزرگم معروف بود.عطرش بخاطر تره و نعنای بیشتر و مزه اش بخاطر قاشق کره آخر و قیافه اش هم بخاطر تخم مرغ زیاد که پف می کرد و خوشرنگ بود.

رقیه خانم همسایه آمده بود با یک کاسه سبزی کوکو خرد شده که راحله خانم بگو چکار می کنی کوکوهای شما آنقدر لذیذ است. 

مادربزرگ هم می گوید یک قاشق آرد ، ده عدد تخم مرغ... که صدای نه بابای رقیه خانم بالا می رود که ده تا تخم مرغ ؟ چه خبره؟ 

مادربزرگ هم توضیح که خب تخم مرغ انقدر حالت پفکی می دهد و زن با اصرار که برای کاسه سبزی به این بزرگی دوعدد بس است، حالا بگو چه می کنی و مادربزرگ باز می گوید تخم مرغ و رقیه خانم مقاومت که من با همین دو عدد می پزم و خب دیگر چه می کنی ؟ 

مادربزرگ هم گفته یک لیوان آب هم قاطی کن خوب بچسبد به هم!


۳. مادرم هروقت تبریز می رفت مادربزرگم را با اصرار می برده به دعوت‌هایی که از او می شده و هربار سر رفتن بحثی بود بین مادر و دختر، که مادربزرگ می گفت: من نمی روم، بگو آنها بیایند. 

مادرم پرسیده بود چرا با این همه فامیل معاشرت نداری؟ 

مادربزرگ جواب داده بود که بزرگترم ، آنها بیایند. 

بعد که مادر رفته بود حیاط زیر لب گفته بود : آدم در خانه خدا را بزند می گوید بنده چه می خواهی؟ 

در خانه بنده های خدا را بزنی خواهند گفت خانه اش قند نداشت چای بخورد آمده اینجا چای امروزش را بخورد! 


خیلی بچه بودم آن موقع ها ولی چشمم به دهان این زن بود همیشه...





  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی