جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

مغلوب فاصله ها هستم من.

مغلوب تقویم ، مغلوب  چرخش بی وقفه زمان، مغلوب جزر و مد بی حوصلگی و دلتنگی، مغلوب نورم و تاریکی و ناامیدی و غصه ها و قصه های آدمی و راه ها و جاده ها و شهرها و سرزمین ها و آسمانم و ابرها ...

مغلوب تنم، مغلوب دلم و مغلوب کلمات. 

مغلوب تمام کلمات و قافیه ها ... مغلوبم عشق ام ، مغلوب عین و شین و قاف ...

 مغلوبم و خسته که نمی رسد...

نوشته هایم، حرفهایم، دستم، نفسها و صدایم... به تو نمی رسد .

 ثانیه به ثانیه، دقیقه به دقیقه ، ذره به ذره ، فرسنگ به فرسنگ این فاصله کوهی می شود روی شانه هایم ،

 بغض می شود در گلویم، 

اشکی بر چشمهایم، 

زخمی می شود بر قلبم و

باز نمی رسد به تو...

 نفسها و حرفها و صدایم ... نمی رسد...

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی