عمری است کز تو دورم و زان دل شکستهام نی از توام سلام و نه از دل خبر رسید
يكشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۵۹ ق.ظ
مغلوب فاصله ها هستم من.
مغلوب تقویم ، مغلوب چرخش بی وقفه زمان، مغلوب جزر و مد بی حوصلگی و دلتنگی، مغلوب نورم و تاریکی و ناامیدی و غصه ها و قصه های آدمی و راه ها و جاده ها و شهرها و سرزمین ها و آسمانم و ابرها ...
مغلوب تنم، مغلوب دلم و مغلوب کلمات.
مغلوب تمام کلمات و قافیه ها ... مغلوبم عشق ام ، مغلوب عین و شین و قاف ...
مغلوبم و خسته که نمی رسد...
نوشته هایم، حرفهایم، دستم، نفسها و صدایم... به تو نمی رسد .
ثانیه به ثانیه، دقیقه به دقیقه ، ذره به ذره ، فرسنگ به فرسنگ این فاصله کوهی می شود روی شانه هایم ،
بغض می شود در گلویم،
اشکی بر چشمهایم،
زخمی می شود بر قلبم و
باز نمی رسد به تو...
نفسها و حرفها و صدایم ... نمی رسد...
- ۹۶/۰۲/۳۱