جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

درباب آشتی آشتین

شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۵۹ ق.ظ

برای سحاب که گفته بود دیگر طنز نمی نویسم.

اخوی یک دوست دختر دارد غولتشم و مورد پسند هیچکس نیست. 

بعد از قهر ده روزه که مادرم خوشحال بود ماجرا تمام شده، امروز اخوی نشست روی مبل و اثر دندانهای فک بالا و پایین روی بازویش خورد به چشم ما.

مادرم تعریف کرد: بچه بودم و با مادرم رفته بودیم حمام عمومی ، زنی آمد و رفت با تن لخت که اثر گاز و دندان روی باسن داشت، مادربزرگ به مادرم میگوید خانم فلانی چغولی اش را کرده به همسرش، حالا زن با اثر گاز روی بدن خواسته بگوید آشتی کردیم آن هم از نوع آتشین! 

بعد هم گفت به اون قمر خانمت بگو مادرم گفت واسه پز دادن دست گاز نمی زنن، کون گاز می زنند! 

من ؟ از خنده خفه شدم.

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی