آرزوی دیدار
سه شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۶ ق.ظ
۱. هربار که اینطور باران رگبار می شود روی سقف و در و دیوار و لباس و آدمها؛ هربار که پا خانه می گذارم و لباسهایم را آویزان می کنم خشک شوند و می روم داخل تخت و سر بر آرامش می گذارم، هربار برای سقف بالای سرم و چهار دیواری این منزل خدا را شکر می کنم؛ وته دل آرزو می کنم هیچکس بی سقف خانه نمانده باشد.
۲. یک خاطراتی هم هست که هنوز اتفاق نیفتاده، ولی تو در ذهنت زندگیشان می کنی. بعدها همینها واقعا اتفاق می افتد و تو دوباره زندگیشان می کنی.
۳. این روزها برای هر کار کوچکی و یا سفارش دادن کاری، همه حق دلالی می خواهند، شما چطور؟!
۴. دلم می خواست بسطام بودم. دوباره دو رکعت نماز بخوانم و سلطان العارفین را بخوانم که
گر در روزی هزار بارت بینم در آرزوی بار دگر خواهم بود
- ۹۶/۰۷/۱۱