جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

مرگ از خاطر به ما نزدیکتر...

شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۰ ق.ظ

بقول اربابان سخن، دیشب حالتی برما رفت که مرگ به چشم خویشتن دیدیم . 

 حالا یا وقتش نبود و یا شانسش. 

  فکر می کنم، سالهاست هربار حضرت مرگ را، تجسم می کنم از در بیاید و بگوید وقت رفتن است، چیزی یا کسی نیست که مرا به خودش گره زده باشد. 

که دلم را آتش بزند و فراقش را تحمل کردن سخت باشد . 

 دیشب فهمیدم هنوز هم رفتن برایم سخت نیست، حتی با وجود آقای ح. 

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی