از نامه هایی که نمی نویسم ۳
سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۶، ۰۳:۱۹ ب.ظ
از نامه هایی که نمی نویسم
درد آدم امروز محبت نیست، آدم امروز سرگردان عشق نیست.
آنچه که می خواهند آدمی است مسخ شده و بی توقع. مثل عروسک بی جان و روح.
می خواهند آدم مثل عروسک سخنگو در زندگیشان باشد ، بخورد، بخندد، با آنها به رختخواب برود و هرموقع که باشد و بی سروصدا به انباری برود؛لابلای صندلی و میز کهنه، لابلای جعبه های پراز نخواستنیها و دور نریختنیها.
آنجا منتظر بماند تا بیرون بیاورندش برای مناسبتی یا تعویض با لوازم دیگر که دل آدم را زده... نه منتظر هم نماند، آنجا بماند بدون هیچ توقع و انتظار...
- ۹۶/۱۱/۱۰