جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

۱. فردا تا روز تولدم می روم سفر. این اولین سفر من به نیتی غیر از دیدار و دیار آقای ح است. 

سفرهای تنهاییم آغاز شده.

از قزوین و زنجان و کردستان تا آذربایجان غربی... 

ماه آینده هم به امید خدا می روم شیراز. 

مولانا نیستم، بنده ای شدم که مولانا وار درجستجوی خورشید خویش می رود. 

 

 

۲. شد سه گذر از چله نشینی عمر. 

چه حاصل جز جور فلک و غم و دلخوشی ای که از آدمی دور است.

 

 

۳. غریبم. مثل آدمی که بعد از سالها برگشته به منزلی قدیمی. اما تنها...

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی