جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

شعر

پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۰۹ ب.ظ

انتهای تکان‌دهنده‌ و تلخ این شعر را دوست داشتم.


محبوب من
از دوست داشتنم می‌ترسد
از داشتنم می‌ترسد
از نداشتنم هم می‌ترسد! 

(می ترسد؟)


با این همه امّا
مبادا گمان کنید مرد شجاعی نیست
وطنش بودم اگر
به خاطر من می‌جنگید
و مادرش اگر
بخاطر من جان...
من امّا
هیچ‌کسش نیستم
من
هیچ‌کسش هستم!

رویا شاه حسین زاده

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی