جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

امان از طبع جفاجو

دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ب.ظ


" رقیبان صد سخن گویند و یک یک را کنی تحسین،
چو من یک حرف گویم، گوییم بسیار می گویی"

آدمی انگار همه دل است و دیگر هیچ . ازشاعرشدن وحشی صدهاسال گذشته و شاعر بدل به خاک شده ،اما هنوز تألمش ملموس است، آنقدرها مشکل نیست درک احوالات او بس که غمگین و درمانده بوده هنگام سرودن این بیت .



•اینجارا ساخته بودم که حرفهای معمولی و روزمره بزنم ، نمی شود انگار .

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی