خاطره
يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۳ ب.ظ
نشسته بود اخبار نگاه میکرد .
ظرفها را شسته بودم ، چای دم کرده بودم داخل قوری و میوه های شسته را گذاشتم داخل بشقاب و نشستم کنارش.سرم را گذاشتم روی گودی میان بازو و سینه اش. عطرش را کشیدم داخل ریه هایم .
دستش را دورم گرفت و پیشانیم را بوسید .
زمان آنجا ایستاد...
- ۹۵/۰۴/۱۳