سعادتی که نباشد طمع مکن سعدی
جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ب.ظ
آلرژی و کمی سرماخوردگی ترکیب شدند با سردرد و فین فین مدام.
بغضم را پنهان کردم میان همین بی حالی و سرخی صورت که نفهمند چه شرمنده خودم هستم .
که چطور خود را فریب داده ام و چشمهایم را بسته ام به روی واقعیتی که تمام مدت خودش را فرو می کرده به دیده گانم .
در سخت ترین موقعیت ، فکرمیکردم میشود تکیه کرد ...راستش مبالغه نکنم ، ترین نبود اما سخت بود و شاید احتیاج داشتم روحم و غرورم را بنوازم و بدانم که هست ...
اما نبود .
- ۹۵/۰۶/۰۵