جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

آدمی فقط برای خودش مهم است؟

شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۱۲ ب.ظ

داستانی از دوران یونان باستان وجود دارد به نام « سقوط ایکاروس» که اشاره ای است به غرور انسان و اینکه از یادش می رود چقدر می تواند ضعیف و شکننده باشد. در اسطوره شناسی نیز اغلب اشاره ای است به دوری جستن و حفظ فاصله از حقیقت که باعث سقوط و مرگ انسان میشود .

پدر ایکاروس صنعتگری ماهر است که دستور ساختن یک باغ هزارتو در یک جزیره به او می رسد. ایکاروس و پدرش بعد از ساخته شدن باغ هزارتو، در همان جزیره حبس می شوند. پدر ایکاروس بالی از پر پرندگان و موم  می سازد که می تواند آنها را از جزیره فراری دهد. ایکاروس به حرف پدرش گوش نمی دهد که گفته بود مواظب باش به خورشید نزدیک نشوی چون مومِ بالی که درست شده ممکن است ذوب شود. ایکاروس با سقوط در دریا، کشته شد.

نقاشی های بسیاری از این مرگ دلخراش کشیده شده است  اما نقاش دوره رنسانس پیتر بروگل طو دیگری این حادثه را ترسیم می کند تا معنی جدیدی به این واقعه بدهد.

نقاشی بروگل که نامش « سقوط ایکاروس در یک منظره» می باشد جزیره و ساحلی را ترسیم می کند که آدمها، مشغول گذراندن روزگار خود هستند. تنها اشاره ای که به ایکاروس و مرگش می شود  بخش کوچکی از بدن ایکاروس است که در گوشه ای از دریا، کنار یک کشتی، در حال غرق شدن است. اتفاقی که با بی اعتنایی کامل اهالی جزیره روبرو می شود. زندگی بی هیچ درنگی ادامه دارد.

دیدن این نقاشی زیبا بینده را وا می دارد ا. خود بپرسد  چرا هیچ  واکنشی برای این مرگ غم انگیز ایجاد نمی شود؟ چرا ایکاروس و سقوط دلخراشش، توجه چوپان و کشاورز را جلب نمی کند؟

 آیا بودن یا نبودن ما، اصلا مهم نیست؟ ایا نقاش ششصد سال پیش می خواسته است بگوید سقوط و مرگ شما برای هیچ کس مهم نیست؟

  • Jahan Jan

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی