وی دل اگر عاشقی روی ز مهرش متاب
آقای« ح» انگار ازسفر بهمراه خانواده برگشته به خانه و حتما اول نگاهی به گوشی انداخته و با دیدن نو کال و نو مسیج وبعدتر با دیدن نو ایمیل و نو پیغام ، باخودش گفته عهه! بعد هم ساعت نه شب روز سه شنبه یک سوک سوک کرده و پیغام سه کلمه آی گذاشته که یعنی آمدم سر زدم .
من هم ده دقیقه بعدش اپلیکیشن تله پاتی ام با ایشان فعال شد و رفتم سر زدم به تبلت ، دیدم بعله . سر زده . ولی هنوز امروز که دهمین روز عید است نه پی غامی فرستادم نه پس غامی !
این یعنی آتش دلتنگیم خاموش شده، با درست ترش خودم یک کپسول آتشنشانی محتوی کف فشرده را خالی کردم روی دلتنگی تا کاملا از خاموشیش مطمئن شوم .
بقول آقاشون حافظ کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن ، بنا براین هرگونه تحرک و تلاش جهت یار را همچون اوضاع اقتصادی مملکت محروسه در سکوت غرق نمودیم .
این هم یعنی زنان مهربان که خشمگین نمی شوند را به مرز خشم نرسانید ، به مرز هرکاری که بکنید بگوید خب که چی؟!
اگر این خشم و خب که چی ؟! را تا امروز نچشیده اید، توصیه می کنم نچشید .
- ۹۶/۰۱/۱۰