ولله که هیچ مرگ بتر ز انتظار نیست
سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۹ ق.ظ
انتظار زغال گداخته است. دردش یک جا نمی ماند. از چشم می خزد به گلو.
گلو که گر گرفت، نگاه که در پس اشک، تیره شد؛ آرام آرام همه ی لایه های هستی آدم را کنار می زند و بعد سرخ و سوزاننده، قلب را می گدازد.
انتظار هلاک آدمی ست!
- ۹۶/۰۱/۱۵