نوازش کن که از حد شد شکیبم
شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۳۹ ق.ظ
۱. همیشه در ناگهانی ترین لحظه، عزیزترین دارایی مان از دست می رود و ما درست همان موقع یادمان می افتد، چقدر "دوستت دارم" هایمان را نگفته ایم، " از اینکه دارَمت شادترینم" را نگفته ایم..
همیشه دیر یادمان می افتد برای آنچه که داریم با خوشحالی شکر گوییم. همیشه دیر می شود و ما بعدَش، تمامِ اندوهمان از حرف هایی ست که نزده ایم.
۲.بگفتمش به لبم بوسهای حوالت کن
به خنده گفت کی ات با من این معامله بود
حافظ ، درباب زدن زیر میز حساب و معامله
۳. بدترین حال آدم هم ، فهمیدن آن است که به وقت گریستن دست نوازشی نیست ، آغوش مهربانی نیست ...
- ۹۶/۰۱/۲۶