جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

جان جهان

ما فراموش شدگان جدا افتاده از خویشیم، که دیگر سراغی از ما نمی گیرند.

۱۷ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

درآ

دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۲ ب.ظ

در دیده ی من اندرآ وزچشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیده ها منزلگه ای بگزیده ام...

  • Jahan Jan

تقدیر زندگی

يكشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۸ ب.ظ

ماهم به مناسبت امشب میزنیم کانال مذهبی وبه شیوه خودمون با خدای بزرگ رازونیاز کنیم. بقول اون بزرگی که گفت ترجیح میده طوری زندگی کنه وبمیره وببینه خدا نیست تا اینکه طوری زندگی کنه و بمیره ببینه اونطرف خدا هست.

خدایا لطفا چندتا از آرزوهام رو برآورده کن. قول میدم نه خیره سر بشم نه از شادی زیاد اوور دوز کنم ،نه اینکه آدم بدتری بشم. 
لطفا دنیارو به حال خودش ول نکن. 

میدونم روزبروز چیزهای بدتری هست که میبینیم.
میدونی کمتر دروغ میگم،آدمهارو اذیت نمی کنم،پشت خیلی از آدمها حرف نمی زنم ،

سرم با گلها و کتاب و باغچه و مادرم ، یاد یار وغم فراق گرمه، کار به هیشکی ندارم ،

چی میشه خدای مهربونی باشی و اون چندتا خواسته که بدیهیات زندگیه بهم بدی؟ منم قول میدم بنده بهتری باشم .
ممنونم

  • Jahan Jan

راویان عشق

يكشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ق.ظ

وقتی بقیه می‌پرسند، خیلی مهم است که داستان عاشقانه‌مان را چه‌طور روایت کنیم. اغلب دروغ می‌گوییم. در هر رابطه‌ی ۲نفره، همیشه یک کدام عاشق‌تر بوده و هزینه‌ی بیشتری پرداخته. این قانون ابدی‌ست، کاری‌ش هم نمی‌شود کرد. غم‌انگیز است، اما هست. همیشه هم به همین خاطر تمام می‌شود. که یک کدام بزرگ‌تر بوده و شجاع‌تر، پاک‌باخته‌تر و فداکارتر. که قامت یکی از دو نفر، رفیع‌تر از سقفِ کوتاهِ دیگری بوده. که سرش را کوتاهیِ آن یکی به طاق کوبیده و رهایش کرده. خب. حقیقت تلخ است. این حقیقت که، راویانِ عشق اغلب همان کوتاه‌های بی‌معرفت بوده‌اند، همان نیمه‌راه‌های نارسی که تمامِ باغِ عاشقِ واقعی را مسموم کرده‌اند. راویان از عشق دروغ می‌گویند. لاف‌زن‌ها نسخه‌ی موهوم خود را منتشر می‌کنند و آن که واقعی بوده، فقط می‌رود. در سکوت. با باخته‌هایش. با باخته‌هایش و با سری که بلند است. او می‌رود، و تمام قصه‌های دروغین را پشت‌سر می‌گذارد. خیلی مهم است که داستان عاشقانه‌مان را چه‌طور روایت کنیم. اگر راوی ماییم و کوتاه ما بوده‌ایم، اگر آن دیگری سزاوارتر است برای بر سر گذاشتن تاج سکوت، دست‌کم راست بگوییم. دست‌کم این تنها کاری را که بر عهده‌مان گذاشته شده شرافتمندانه انجام دهیم. اعتراف کنیم. که ما کوچک بودیم. که مشکل از نهرِ نحیف و ترسیده‌ی ما بود، نه بحرِ موّاجِ او.


  • Jahan Jan

آی عشق...

شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۴ ب.ظ

شازده کوچولو پرسید: وحشی کردن یعنی چه؟
روباه گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن و برای همیشه رفتن...



  • Jahan Jan

از میان روزمره ها

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۳ ب.ظ

خوشبحال شما که دختر نیستید و خانه مادری ادامه حیات نمی دهید .

مجبور هم نیستید دکتر آز نگاه کنید.نه که خودتان بیننده باشید ، نه . مادرتان نگاه کند و شما هم مجبور باشید به برنامه ای که گوی سبقت از همه برنامه ها ربوده اجباری گوش دهید . 

دکتر ترک تبار آمریکایی که شوق و نهایت آمال زنان میانسال است . با اندام لاغر و ورزیده و کول بودن مدل آمریکایی که به فکر همه چیز زنان هست . 

از توالت و مدفوع و گاز معده تا قلب و ریه و افسردگی و مسایل جنسی. 

مردی که هربار با قرعه کشی زنی از میان تماشاچیان  را به صحنه برنامه دعوت می کند که بدون استثنا می آیند وبغلش میکنند و دستمالی میکنندش و لبهاشان رامیلیسند . 

مادرم با ظرفی از تنقلات می نشیند جلوی تلویزیون و انگار که خدا را از صفحه میبیند بدون پلک زدن از آ تا ی برنامه را نگاه می کند و همین الان هم که اعتراض کردم صدای تلویزیون را کم کند نگاهی حاوی ۷ - ۸ فحش نثارم کرد تا من هم فحشهای چیزدارتری نثار شبکه بکنم ، چون برنامه همینجا به پایان نمی رسد.

از فردا مادرم شرح کاملی از تعداد و محتوی و شکل مدفوع و ادرار گزارش زنده میدهد و با عطسه و سرفه و درد عضله هرقسمت ازبدن بیماری ای که دیروز از تلویزیون پخش کرده را میگیرد و خودش را بسرعت به اولین کلینیک و پزشک میرساند . 


عزیز من پخش نکنید .

بجایش ورزش در منزل پخش کنید . 

آشپزی  و  هنر پخش کنید 

ولی آنقدر درد و مرض و بیماری پخش نکنید .حتی اگر مجری اش  دکتر آز باشد.



  • Jahan Jan

عصر جمعه بدون تو

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ب.ظ

نقل دیروز و امروز نیست دلتنگی زنی که عجیب دلتنگ است.

  • Jahan Jan

که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۵ ب.ظ

از کرامات نامگذاری انسانها ، متفق القول معتقدند نام هر شخص تقدیر و زندگی اش را بی تاثیر نخواهد گذاشت . 

بنابر این قول تا آخر عمر مدام خشتک پسران زیبا را از پشت خواهم درید  و او را به راه ناصواب خواهم خواند ،

برادرم توسط زنان شوهر دار خشتکش پاره خواهد بود و به همه جواب رد خواهد داد .

خواهرم نیمه شب به چادر پهلوان دستان خواهد رفت و ....

فقط اگر درآخرکارخدا مرا به وصال یار برساند و زیبایی و جوانیم را پس دهد مقبولتر خواهد بود . 



  • Jahan Jan